تکـــاپو
نظر ی در مورد آثار و نوشته دكتر شريعتي.......
نوشتههاي دكتر شريعتي از نظر ادبي، زيبا و جذاب ميباشد و از يك جذبه و سحر خاصي برخوردار است به گونهاي كه خواننده از مطالعه آن خسته نميشود.
اما از نظر محتوا بايد گفت: براي بدست آوردن اطلاعات در هر رشتهاي بايد به متخصص آن رشته و فنّ رجوع كرد و نظراتي كه افراد غيرمتخصص ابراز ميكنند فقط در حد نظرات شخصي ارزش دارد. مثلاً مطالبي كه يك پزشك درباره فيزيك بيان ميكند به عنوان نظرات تخصصي و اصولي محسوب نميشود. اين مطلب درباره مسايل عقيدتي نيز صادق است. يعني اگر كسي بخواهد اصول عقايد را به طور تخصصي و صحيح دريابد بايد به متخصص اين رشته رجوع نمايد.
آثار شريعتي با تمام جذابيت و گيرايي كه دارد و با اذعان به اينكه ايشان در دوران قبل انقلاب نقش مهمي در گرايش نسل جوان و روشنفكر به اسلام داشت و با وجود مطالب مفيدي كه در بعضي از آثار ايشان وجود دارد، اما نميتوان ايشان را به عنوان يك متخصص و كارشناس در علوم اسلامي دانست. چرا كه رشته دانشگاهي دكتر شريعتي «جامعهشناسي دين» بوده و در مسايل جامعهشناسي متخصص بوده است اما سخنان و نوشتههاي ايشان را در مسايل اسلامي نميتوان در حدّ كلام يك كارشناس متخصص ارزيابي كرد و خالي از خطا دانست، چنانكه خود ايشان نيز چنين ادعايي نداشتهاند.
در وصيتنامه ايشان آمده است: «... رنج ديگرم اين است كه... آنچه از من نشر يافته به دليل نبودن امكانات و كم بودن فرصت، خام و عجولانه و پرغلط و بد چاپ شده است و تمامي آن را نه به عنوان كارهاي علمي ـ تخصصي كه فريادهايي از سر درد، نشانههايي از يك راه، تكانهايي براي بيداري... (بايد دانست) آنها همه بايد تجديد نظر شود، از نظر علمي، فني شود و... غلطگيري معنوي و لفظي و چاپي شود...»(56) حجةالاسلام هاشمي رفسنجاني درباره دكتر شريعتي ميگويد: برخي از برداشتها و ديدگاههاي ايشان منطبق با مقتضيات بخش عظيمي از جامعة ما نبود، ضمن اينكه ايشان خدمات عظيمي داشت... من دكتر را فردي خوش نيت ميدانم... بنا نيست او را كوبيد بلكه بايد نقّادانه برخورد كرد. ما بايد اين مسأله را بپذيريم كه هيچگاه در آينده هم فردي مطلق نخواهد بود. مطلقگرايي در تأييد شريعتي صحيح نيست چرا كه اين به اين معناست كه نقطه نظرهاي ناصحيح او را به خورد جامعه دادهايم و از آن طرف كوبيدن و تضعيف او نيز صحيح نيست چرا كه بدين معناست كه بسياري از ديدگاههاي خوب ايشان را كه براي جامعه مفيد است از دست جامعه گرفتهايم...(57) بنابراين مطلقنگري درباره شريعتي نه به قبول مطلق و نه به ردّ مطلق صحيح نميباشد. آيتالله خامنهاي درباره شريعتي چنين گفتهاند: او يك انسان تلاشگر در راه عقيده و فكر اسلامي، خستگيناپذير و... بود... البته اين به اين معنا نيست كه كار شريعتي بيعيب و نقص بود...(58) براي آشنايي با ديدگاههاي مختلف درباره دكتر شريعتي، ميتوانيد كتاب «دكتر شريعتي از ديدگاه شخصيتها» را مطالعه نماييد.
پاورقي:
-56 جعفر سعيدي، دكتر علي شريعتي از ديدگاه شخصيتها، ص 80-77.
-57 جعفر سعيدي، دكتر علي شريعتي از ديدگاه شخصيتها،، ص 152-151.
-58 همان، ص 90-89.